goohardasht.com/soolmaparsayi123
سلام عشخ من .
لاستشو بخای من نمی دونم این عشخ من یعنی چی ولی وقتایی که بابایی میخاد مامانی لو خَل کنه بهش میگه عشخ من .
ولی من نمی خوام تو لو خَل کنم . فقط می خاستم بهت بگم اون علوسکی که یه پا نداله و موهاشم سوخته .. کال من بود .
باول کن نمی خواستم اونجولی بشه ولی دلم می خواست بدونم توی دل علوسکت چی داله . اخه اون لوزی یه بع بعی رو مرده کردن و اون آقاهه بده که خیلی چاقالو بود با یه چاقو دل بع بعی رو پاله کلد و یه چیزهای دلازی لو از تو دلش دل آولد . منم از مامانی پُلسیدم ، گفت تو دل همه از این طنافای دلاز داله .. بعدش که پای علوسکت لو کندم دیدم تو دلش هیچی نیست .
لاجع به موهاشم فقط یک کلبیت زدم .. همه اش یه دونه �نمیدونم چطولی همه اش گُل گِلِفت و سوخت .
علان هم تو دلم اندازه انگشتای دستم و دستای تو و حسن و لضا غصه دالم که چلا عروسکت رو خلاب کلدم . و تو حالا علوسک ندالی . ولی قول میدم وقتی بزلگ بشم ، قد عباس آقای گوشت فلوش � بلات یک علوسکی بخلم که بخنده و لاه بله .
علان که این نامه رو بلات نوشتم حالم خیلی بهتَل شد و حالا که فکلشو می کنم می بینم علوسکت خیلی زشت بود و خیلی خوب شد که اونو سوزوندم و لنگش لو کندم . تازه حقت بود چون اون لوزی به من از پفکت ندادی ولی به حسن دادی .
خیلی خوب کالی کلدم و بزلگ هم که بشم بلات علوسک نمی خلم دختل لوس عرعرو .
اصلا قهل قهل تا لوز قیامت
110132 بازدید
121 بازدید امروز
25 بازدید دیروز
251 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian